۲۲
خرداد ۹۳
این شعررا درتاریخ19/4/91سرودم.امیدوارم بخونیدوخوشتون بیاد
((در دیار ماتمم))
ازکویرخشک وتب دیده به دریای تنم
من شدم تنهای تنها در دیارماتمم
ازهوای گرم وسوزنده به غمخوارغمم
من شدم مانندکوره درفضایی مبهمم
از دوچشم خیس وبارنده به شولای تنم
من شدم تندیس خشکیده بدون پیکرم
ازصدای مرد دلمرده به دریاهمدمم
دل شده مانندشیشه بی توصددنیاغمم.
شولا:خرقه-لباس.
۹۳/۰۳/۲۲